اِهِم
دلتنگی منو گ.. اِهِم اِهِم
اره خلاصه
دلتنگی منو گ.. اِهِم اِهِم
اره خلاصه
«گفت نمُردیم و چه چیزها دیدیم
گفتم ای کاش مُرده بودیم و نمیدیدیم»
من دردامو به کسی نمیگم
اما اگه بهت گفتم یعنی مراقبم باش.
اگه دیدی رفتارش یهو باهات عوض شده..
بدون میخواد بگه دیگه نباش، ولی روش نمیشه.!
من به اندازه آهنگ «خونه نریا» مهیار و شایع،
از زندگی و آدماش خستم.
عزیزم شاید قضیه اصلا غرورش نیست،
شاید اصلا دلش برات تنگ نشده :/
اونی که میتونه دیگران رو به راحتی کنار بذاره
بیرحم نیست، از گذشتش درس عبرت گرفته
زبانِ رسمیِ سرزمین من، غم است.
اینجا آدمها با غم باهم سخن میگویند.
و هر انسان کلمههایی به هم ریخته است،
که عشق تبدیل به شعرش میکند.
تو محکم بودی،
برای همین هم کسی نمیدانست چه اندازه غمگینی.
مثل اونجایی که هوشنگ ابتهاج میگه :
"من نخواهم ایستاد روبهروی تو جز برای بوسه زدن.
معرفت خریدنی نیست!!!
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد،
ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است
در پسِ پرده بسی راز نهان می بینم
-معینی کرمانشاهی
من هیچ گناهی را بزرگ تر از این نمی شناسم که بی گناهان را به نام خدا زیر فشار قرار دهند
-مهاتما گاندی
ابریام چندان که باران هم سبکبارم نکرد
غرق در خواب تو بودم، مرگ بیدارم نکرد
میتوان در خاک هم دلبسته افلاک بود
سرو آزادم، تعلقها گرفتارم نکرد
نیومدش آخر سر ؛ خیسه گونه هام هرشب !
- دوست دارم که خودم را ز خودم دور کنم
خود من با خود من در خود من میجنگد -
تو ، اولینِ منبودی ، و اولین ها از یاد نمیروند
مطالعه، مرا در خلوت خود تسلی میبخشد، مرا از سنگینیِ بطالتِ اندوهبار آزاد میکند و در هر زمانی، میتواند مرا از مصاحبتهای کسالتبار خلاص کند.