بنشین
𝐭𝐚𝐫𝐚𝐯𝐚
1403/03/22 17:22
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم ،
اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم ؛
الماس اشک شوق را تاجی به گیسویت نَهَم ،
گل های باغ شعر را زیب سراپایت کنم ،
بنشین ك با من هر نظر ، با چشم دل ، با چشم سر ،
هر لحظه خود را مست تر ، از روی زیبایت کنم !
بنشینم و بنشانمت آنسان ك خواهم خوانمت . .
وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم !