مَنگ شُدِه

안녕하세요:)

بنشین

عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم ،
اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم ؛

الماس اشک شوق را تاجی به گیسویت نَهَم ،
گل های باغ شعر را زیب سراپایت کنم ،

بنشین ك با من هر نظر ، با چشم دل ، با چشم سر ،
هر لحظه خود را مست تر ، از روی زیبایت کنم !

بنشینم و بنشانمت آنسان ك خواهم خوانمت . .
وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم !