مَنگ شُدِه

안녕하세요:)

هاها

چند روز نیسم
تعجب نکنین دوستان
اگر بر نگشتم هم یعنی مُردَم
به هر حال
مراقب خودتون باشید:)))

من و تو

عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو

قرعه امروز به نام من و فردا دگری
می خورد تیر اجل بر پر و بال من و تو

مال دنیا نشود سد ره مرگ کسی
گیرم که کل جهان باشد از آن من و تو..

نیست

هر مرد شتربان اویس قرنی نیست
هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست

هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمد و محمود رسول مدنی نیست

بر مرده دلان پند مده خویش میازار
زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست

جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو برادر شدنی نیست

نبود

از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود

بی رنگ‌تر از نقطه‌ی موهومی بود
این دایره‌ی کبود اگر عشق نبود

از آینه‌ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود

در سینه‌ی هر سنگ، دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود

بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود
دل چشم نمی‌گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود...

قول

قول نرفتنت هنو ت صفحه چت هس

ولی امیدی به برگشتنت نی

فقط ی خاطره از اینه که ب حرفات عمل نمیکنی

پ واس همیشه برگرد تا بفهمم هنوز ادم قدیمی..

عشق

عشق یعنی:
که خیابان به خیابان همه را رد کنی
ناگهان بر سر یک کوچه کمی مکث کنی

پاکی

محل پاک شدن گناه کلیسا نیست
فقط خیابونای پایین شهره!
-چارلی چاپلین

شُدِه

شاهرگ های زمین از داغِ باران پر شده
آسمانا ! کاسه ی صبرِ درختان پر شده

زندگی چون ساعت شماطه‌ دار کهنه‌ای
از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده 

چای می‌نوشم ك با غفلت فراموشت کنم
چای می نوشم ولی از اشك ، فنجان پر شده

بس ك گل هایم به گور دسته جمعی رفته اند
دیگر از گل های پرپرِ خاكِ گلدان پر شده 

دوك نخ ریسی بیاور ؛ یوسف مصری ببر
شهر از بازار یوسف‌ های ارزان پر شده

شهر گفتم !؟ شهر ! آری شهر ! آری شهر ! شهر
از خیابان ! از خیابان ! از خیابان پر شده

جایگزین

جای "بنشین" و "بفرما", "بتمرگی" گفتند..!
ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا

ضربه خوردیم وشکستیم و نگفتیم چرا
ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا

"تو" نگفتیم و "شمایی" نشنیدیم و هنوز
ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا

دل سپردیم به آن "دال" سر دشمن و دوست
دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا

چه "چراها" که شنیدیم و ندانیم چرا
ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا !

آهنگ

صدای آهنگام تو کل شهر پیچیده
ولی تو صدای ناله هات تو شهر پخش شد!

شنیدی

ی حرفایی هست که وقتی میشنوی احساس میکنی از درونت صدای شکستن میاد!

عشق

از خدا می‌خواستم جام شراب عشق را
این خمار غصه تاثیر عبادت‌های ماست!

آه

از دویدن‌های ما این چرخ، چرخیدن گرفت
آه، بازار زمین گرم از مصیبت‌های ماست!

بیقرار

بیقراری‌های من؛ حاضرجوابی‌های دوست
شعرهای خواجه سرشار از حکایت‌های ماست!