مَنگ شُدِه

안녕하세요:)

فضولییی

امروز مدرسه جرعت حقیقت بود

ولی خو فقد جرعت داشتیم

دبیر عم سر کلاس نبود

بطری چرخید افتاد ب دو تا رفیقم

یکیشون ب اون یکی گف بره پای تخته بنویسه

به نام خداوند،مادرت جن///دس🐸

هیچ دیگه

ی مشت خایم///ال و به ادعای خودشون مسلمون جمع شدن دور هم ک ای ب خدایی ک‌میپرستیم توهین کرد

رفدن پیش مدیر تا تونستن مالی//دن

یکی نی بگه حرو//مزادهههه

ت ک عقل نداری چی میگیییی

بین حرفش ویرگول گذاشتهه نگفده خدای مادر چیز کهههه

سر اینکه ا رفیقم دفاع کردم بردنم دفتر تعهد گرفتن باززز

سر این فشار‌ نمیخورم چون خودم هر روز دفترممم

اصن دلش خاستههه توهین کنههه

ب چیزی ک میپرستی اعتقاد نداریمممم

ارهههه

 مشکل دارییی مشکل دارییی

ت نمیدونی چ بلایی سر ما اومدههه

گو میخوری میما//لییی

ت گو میخوری بی احترامی میکنییی

اقیانوس

منو پیدام کن

من وسط ی اقیانوسممم

من تصمیم گرفته بودم زودِ زود از این دنیا دور شممم

چاقووو روی رگ هام بوددد

هک کردم ی مشت فریاد توششش

اما وقتی ت دستاتو گذاشتی تو دستام دردام سوختتت

لب

حس خودکشی دارم وقتی ب این فکر میکنم ک الان لبات رو لباشه

عام

همیشه ب فکرتممم

تو هم منو یادتهه

این اهنگ کوروش و پوبون تا ابددد>>>>

نسل

نسلی هستیم که باید روی سنگ قبرمون بنویسن:
مرگ اولم نیس

خواب

ما نسلی هستیم که روزها میخوابیم و شب ها بیداریم!
چون تاریکی شب برامون قابل تحمل تر از تاریکی روزامونه

یهو

یهو نصف شب دلم برات تنگ میشه!
یه جوری که دلم میخواد بغلت کنم...
یه جوری که انگار صدسال که سهله حتی تو زندگی قبلیمم باهات زندگی کردم بدون اینکه فکر کنیم چی پیش اومده،چی میخواد پیش بیاد!
بی توجه به همه چی،دلم برات تنگ شده و همین الان دلم میخواد بافاصله ای که بینمونه بغلت کنم

نفهمیدن

ولی آخرش یکی از همین شبا از غصه میمیرم و کسی نمیفهمه چی بهم گذشت

بیهوده

+راجب عشق چی میدونی؟
-مثل شمردن ستاره هاست.
+یعنی بی نهایته؟
-نه وقت تلف کردنه

خدا

خیلیا اینجا جای خدا نشستن

ولی خودش جای حق نشسته

بزرگ

تو این سالا فهمیدم

ب آدمایی ک آرزوهای بزرگی دارن نمیشه اعتماد کرد