مَنگ شُدِه

안녕하세요:)

عبرت

اونی که میتونه دیگران رو به راحتی کنار بذاره

بی‌رحم نیست، از گذشتش درس عبرت گرفته‌

شعر

و هر انسان کلمه‌هایی به هم ریخته است،
که عشق تبدیل به شعرش می‌کند.

ایستاده

مثل اونجایی که هوشنگ ابتهاج میگه :

"من نخواهم ایستاد رو‌به‌روی تو جز برای بوسه زدن.

گاندی

من هیچ گناهی را بزرگ تر از این نمی شناسم که بی گناهان را به نام خدا زیر فشار قرار دهند

-مهاتما گاندی

بیدارم نکرد

ابری‌ام چندان که باران هم سبک‌بارم نکرد
غرق در خواب تو بودم، مرگ بیدارم نکرد

می‌توان در خاک هم دل‌بسته افلاک بود
سرو آزادم، تعلق‌ها گرفتارم نکرد

خودم

- دوست دارم که خودم را ز خودم دور کنم
خود من با خود من در خود من میجنگد -

مطالعه..

مطالعه، مرا در خلوت خود تسلی می‌بخشد، مرا از سنگینیِ بطالتِ اندوه‌بار آزاد می‌کند و در هر زمانی، می‌تواند مرا از مصاحبت‌های کسالت‌بار خلاص کند.

تماشایی

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن!آینه این قدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!

بی سبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایقت را بشکن!روح تو دریایی نیست

آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد 
آه!دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست

آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره می آیی نیست

خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت:هر خواستنی عین توانایی نیست

پرت

دل بستن مثل پرت کردن یه سنگ تو دریاست!!
و دل کَندَن مثل پیدا کردن اون سنگه